سوار شدن بر مترو برای اولین بار
جمعه 25/5/ صبح به پدرت گفتم که نمایشگاه بازی های دیجیتال باز شده تو مصلی . پدر هم که عاشق بازی کامپیتوتری هست گفت: اه پس بریم که برای موبایل شما(که به تازگی بعد از دو تا گوشی که شما نابودش کردی خریداری شده)بازی بریزیم. گفتم منت نزار واسه خودت می خوای بریزی ی حرفیه. خلاصه که غروب ساعت 7 راهی مصلی شدیم.چون فکر می کردیم نمایشگاه تا ساعت 10 شب چون جمعه هست باز باشه. بنابراین از مینی سیتی به سمت مترو تجریش رفتیم. اولین بار بود که سوار پله برقی شدی و با تعجب و سکوت تمام که تا به حال اتفاق نیفتاده نگاه می کردی. وقتی وارد قطار شدی. متعجب بودی اول سکوت بعد نگاه های تعجب انگیز. البته این سکوتها و نگاه ها برای دقایقی تا هیجان و تازگی ...